مهارت هایی برای مدیریت روابط خواهر و برادری
به گزارش مجله جام جهان، روزنامه خراسان - مهین ساعدی: همه پدر و مادر ها دوست دارند که بچه ها صمیمی و مهربانی داشته باشند، از جنس خواهر و برادر های همواره در صحنه که هوای خواهر یا برادر کوچک تر از خودشان را دارند یا دست کم از آن ها انتظار دارند که همبازی خوبی برای یکدیگر باشند و رفاقت و سازگاری داشته باشند، اما روابط خواهر و برادری واقعا آن قدر پیچیده است که به راحتی نمی توان درباره آن صحبت کرد.
گاهی اوقات سروصدا ها و برخورد های بین بچه ها، تنش های زیادی در خانه ایجاد می نماید که موجب درماندگی پدر و مادر ها می گردد، گاهی هم همین بحث های ساده بچگانه می تواند مشاجرات بزرگ و مهمی را میان پدر و مادر ها به وجود بیاورد. پس خیلی اهمیت دارد که با کسب مهارت هایی به بهبود و تنظیم روابط خواهر و برادری بپردازیم.
در این پرونده به شما می گوییم چگونه کاری کنید که بچه ها تان یکدیگر را دوست داشته باشند و با تقویت روابط شان به صلح و آرامش فضای خانه یاری کنید. برای دست یابی به این مهم، شش مهارت وجود دارد که پدر و مادر ها با یاری این مهارت و اجرایی کردن شان، گام مهمی در این باره برخواهند داشت.
مهارت اول: آموزش شراکت
یک دستگاه تلویزیون و دو کودک را تصور کنید که می خواهند برنامه های مختلفی را دیدن نمایند. البته می توانند مشکل را با دعوا کردن حل نمایند، اما سر و صدایشان باعث می گردد که یک بزرگ تر بیاید و تلویزیون را خاموش کند. آن گاه دیگر هیچ فردی نمی تواند برنامه مورد علاقه اش را دیدن کند. پس از آن جا که مشکل را نمی توان با زور حل کرد، بهتر است از راه حلی که کمابیش همه را راضی کند و به برادر و خواهر ها شراکت را بیاموزد، استفاده گردد.
به طور مثال در برخی خانه ها سر دیدنی تلویزیون، روشی پیچیده و اسرارآمیز وجود دارد! آن ها مشخص می نمایند که اگر یکی از اعضای خانواده، کنترل را در دست بگیرد تا چه مدتی می تواند آن را نگه دارد؟ آیا می تواند کانال را هنگام پخش آگهی های بازرگانی عوض کند؟ آیا کسی که می خواهد کنترل را در دست بگیرد، باید از برترین صندلی صرف نظر کند؟ و .... همان طور که می بینید، والدین می توانند با مشخص چند قانون ساده، اصل مهم مشارکت و گذشتن از برخی چیز ها برای دست یابی به هدف مهم دیگری را به بچه ها شان به صورت غیرمستقیم آموزش دهند.
مهارت دوم: رعایت عدالت بچگانه
تک بچه ها هرچه را که والدین می توانند به آن ها بدهند، دریافت می نمایند و معمولا آن چه را که دریافت می نمایند با دوستان شان مقایسه می نمایند، اما فردی کنارشان نیست که هفت روز هفته خود را با او مقایسه نمایند؛ در صورتی که خواهر و برادر ها همیشه در حال مقایسه کردن هستند. همه والدین با این عبارت آشنا هستند، این عادلانه نیست. بچه ها در پی این عبارت، شکایت های گوناگونی را ابراز می نمایند. برخی از این شکایت ها جدی اند. مثلا این عادلانه نیست، پفک او از مال من بیشتر است! ایده آل هر بچه ای این است که از هر چیزی بیشترین سهم را ببرد، چه توجه کامل والدین اش باشد، چه شکلات، چه پول تو جیبی، چه حق انتخاب اول. در این بین بعید است که بقیه بچه ها این را بپذیرند، زیرا این عادلانه نیست.
بچه ها بسیار حساس و دقیق هستند، یک بوسه، در آغوش گرفتن طولانی تر یا کوتاه تر، تنبیه و تشویق، پول، خوراکی و مقدار غذایی که برای هر کدام از بچه ها تان در ظرف می ریزید همه از مواردی هستند که شاید شما خودتان متوجه نباشید، اما بچه ها شما به آن ها بسیار توجه دارند و بر همان اساس درباره شما قضاوت خواهند کرد. واضح به نظر می رسد که توجه به این حوزه، مانع اصلی ایجاد دردسر های زیاد برای والدین خواهد بود که با کمی دقت و ملاحظه، قابل دسترس به نظر می رسد.
مهارت سوم: توجه به تفاوت های شخصیتی
هر کودکی شخصیت منحصر به فردی دارد و با خواهر و برادرهایش فرق دارد. یکی از آن ها در درس هایش قوی است، در حالی که دیگری در فعالیت های ورزشی و یکی هم در فعالیت های هنری. هیچ دلیلی ندارد که بچه ها یک خانواده، علایق مشترک و مشابهی داشته باشند، اما یکی از مهم ترین دلایل اختلافات و بحث های خواهر و برادر ها همین تفاوت در علایق و توانایی هایشان است. تفاوت های شخصیتی موجب می گردد والدین خواسته یا ناخواسته به مقایسه بچه ها شان بپردازند که موجب بروز حسادت در آن ها می گردد. هرگز سعی نکنید بچه ها تان را مشابه یکدیگر بار بیاورید و از آن ها نخواهید مانند خواهر و برادر های شان رفتار نمایند.
به آن ها بیاموزید در هر شرایطی به یکدیگر احترام بگذارند و اختلافات شان را از راهی غیر از خشونت حل نمایند. بچه ها تان از شما الگوبرداری می نمایند. اگر آن ها ببینند که پدر و مادرشان اختلافات را به شیوه ای منطقی و مسالمت آمیز حل می نمایند، هرگز با هم بحث و دعوا نمی نمایند و همیشه به هم، نظرات یکدیگر و حتی سلایق شان احترام خواهند گذاشت بنابراین والدین باید از این مسئله مطمئن شوند که توجه نکردن به تیپ های شخصیتی متفاوت بچه ها باعث مقایسه هایی اشتباه و دردسرساز خواهند شد.
مهارت چهارم: کوشش برای متحد شدن بچه ها
یک ضرب المثل انگلیسی می گوید: بچه ها و مادربزرگ و پدربزرگ شان به طور طبیعی همدست یکدیگرند، زیرا دشمن مشترک دارند! فرض کنیم که تنها ابزار بچه ها برای چانه زدن با والدین شان، قدرت به ستوه آوردن آن هاست پس دو، سه یا چهار فرزند این کار را بهتر می توانند انجام دهند! هنگامی که بچه ها درباره پول تو جیبی بیشتر یا هر چیز دیگری می خواهند با والدین خود مذاکره نمایند، اگر با خواهر و برادر خود همدست شوند، می توانند مقابل والدین شان یک تیم ترسناک تشکیل دهند! هنگامی که خواسته های بچه ها منطقی است، اگر والدین گهگاهی تسلیم شوند، روحیه تیمی بچه ها برای رسیدن به خواسته هایشان به شدت تقویت می گردد.
اعضای خانواده وقتی بهتر عمل می نمایند که با یکدیگر هستند حتی بچه ها خیلی کوچک هم می توانند یاد بگیرند که ما همه دست به دست هم می دهیم و وقتی اوضاع سخت می گردد همه دست به کار می شویم. به نظرتان بهتر نیست این اصل را والدین به بچه ها شان آموزش بدهند تا خدمت بزرگی به زندگی اجتماعی آن ها در آینده نموده باشند؟
مهارت پنجم: آموزش کنترل خشم
به بچه ها تان اهمیت شناخت و گرامی داشتن نقاط قوت، استعداد ها و توانایی های مختلف را بدون احساس حسادت یا تحقیر بیاموزید. اگر هر یک از بچه ها تان احساسی خاص به استعداد های خود داشته باشد، هر فرزند می تواند عزت نفس مطلوبی به دست بیاورد تا تشویق گردد و به شخصیت خود احساس اطمینان کند. عقیده موفقیت تو، موفقیت من است می تواند در شناسایی تفاوت ها مفید باشد. به بچه ها تان بیاموزید چگونه حتی وقتی درگیری پیش می آید، محترمانه با یکدیگر رفتار نمایند. به آن ها نشان دهید چگونه بدون نام گذاشتن یا دست انداختن دیگری، خشم خود را ابراز نمایند.
به آن ها در تشخیص و پذیرفتن احساسات شان با کلام، یاری کنید و سپس به آن ها یاد دهید چگونه خشم خود را به روش هایی پذیرفتنی مانند لگد زدن به توپ، دویدن در پارک یا مشت زدن به بالش خالی نمایند. در این بین، مراجعه حضوری به یک مشاور یا خواندن کتاب هایی مرتبط با این موضوع به خصوص برای والدینی که بچه های پرخاشگر دارند، توصیه می گردد.
مهارت ششم: مدیریت تفاوت سنی بچه ها
همان طور که می دانید هر سنی شرایط خاص خودش را دارد. همین شرایط در صورتی که بچه ها شما در دو گروه سنی مختلف باشند، می تواند موجب بروز اختلافات و دعوا های متعدد گردد؛ برای مثال فرزند بزرگ تر شما می تواند به تن هایی به خرید برود؛ در حالی که فرزند کوچک تر شما اجازه ندارد تنها بیرون برود یا خرید کند؛ زیرا به تنهایی بیرون رفتن هنوز برای او زود است، اما او نمی تواند این مسئله را درک کند بنابراین احساس می نماید شما میان او و خواهر یا برادرش فرق می گذارید یا این که فرزند کوچک تر شما در مقایسه با خواهر یا برادر بزرگ ترش به مراقبت و توجه بیشتری احتیاج دارد و همین مسئله موجب می گردد فرزند بزرگ تر احساس کند شما او را به مقدار خواهر یا برادر کوچک ترش دوست ندارید.
تنها راهی که والدین در چنین شرایطی دارند این است که با منطق خاص و مناسب سن بچه ها شان با آن ها صحبت و توجیه شان نمایند. در این مواقع پیشنهاد می گردد که سعی کنید کمی بیشتر مساوات را رعایت کنید. اگر فرزند کوچک ترتان را بغل می کنید و به تختخواب می برید، حتما فرزند بزرگ ترتان را هم در آغوش بگیرید و او را ببوسید تا حسادت ها به کمترین مقدار خودش برسد. توجه داشته باشید که هرچه در این زمینه، دقت تان را افزایش دهید، نتیجه بهتر و موثرتری خواهید گرفت.
پ
منبع: برترین ها