کرونا مرزهای موسیقی را شکست!

به گزارش مجله جام جهان، احسان مطوری که در پروژه صداها و پل ها با علیرضا قربانی همکاری داشته است، اطلاع داد که در حال شروع پروژه جدیدی با قربانی و یک خواننده مطرح هندی است که تهیه کننده و آهنگساز آن پروژه نیز خود او خواهد بود. این پروژه هم بر پیوند شعر و موسیقی ولی با نگاهی متفاوت از پروژه صداها و پل ها، تأکید خواهد داشت.

کرونا مرزهای موسیقی را شکست!

این آهنگساز در پروژه بین المللی صداها و پل ها قطعه ای را با علیرضا قربانی به نام نازنی نی ساخت که اوایل ماه مرداد منتشر خواهد شد.

در این اثر در کنار علیرضا قربانی، قیصر نیظامی خواننده معروف کشمیری نیز اشعاری از ابراهیم مسکین را می خواند. اشعار فارسی این قطعه سروده فریدون مشیری است. افشین هاشمی کارگردان سینما و تئاتر هم قطعه نازنی نِی را در قالب نماهنگی به تصویر می کشد.

به همین انگیزه خبرنگار خبرنگاران با مطوری ـ آهنگساز ایرانی ساکن امریکا ـ درباره موضوعاتی چون ساخت قطعه ناز نی نی، فعالیت های هنری اش در دوران قرنطینه، تأثیرات احتمالی بحران کرونا بر موسیقی و همچنین شرایط موسیقی فیلم در کشورمان به گفت وگو پرداخته است.

چگونگی آغاز پروژه صداها و پل ها

مطوری در ابتدا درباره پروژه صداها و پل ها و ساخت قطعه نازنی نی، می گوید: پروژه صداها و پل ها که در سال 2019 آغاز شد را به عنوان سرانجام نامه دانشجویی ام ارائه دادم. دلیل ساخت چنین پروژه ای این بود که تحصیلات من در رشته آهنگسازی جهانی بوده است، همچنین در دانشگاه با فردی به نام جمال محمد که رییس گروه موسیقی جهانی بود، آشنا شدم و به واسطه همکاری با او به فضای موسیقی جهانی علاقه مند شدم.

این آهنگساز ادامه می دهد: شعر، شناسنامه ادبی هر فرهنگ است و موسیقی صدای ملودیک آن فرهنگ. در این پروژه شاعرانی مختلف از نقاط و زمان های مختلف، تحت تاثیر یک موضوع مشترک شعر سروده اند و یا احساس خود را به صورت شعر بیان نموده اند. حال این موضوع مشترک و هم زمانی سروده ها، برای من حاوی یک ایده جدید در خلق روایت جدیدتر از ترکیب این سروده ها بود، البته سعی کردم که این روایت جدید را نماینده هر فرهنگی قرار دهم.

او اضافه می نماید: آقای علیرضا قربانی یکی از هنرمندان و چهره های پیروز بین المللی و نماینده خوبی از فرهنگ ما در آواز است. از طرف دیگر با یاری دوستان و روابطی که داشتم توانستم با یکسری خواننده دیگر همانند بمبای جِیشیری از هندوستان، سیلویا وود اسمیت از آمریکا، قیصر نیظامی از کشمیر و تعدادی از نوازندگان مطرح در موسیقی جهانی از جمله نوازندگان گروه سیلک رود یویوما که در فرهنگ خود و فضای جهانی هنرمندان مطرحی هستند، همکاری داشته باشم. در ادامه به انجام رساندن این پروژه با این نگاه پیش رفت که بین تمامی فرهنگ ها، روابط مستقیمی وجود دارد که از موسیقی و ادبیات نشأت می گیرد؛ البته موسیقی می تواند حتی ادبیات فرهنگ های مختلف را به هم نزدیک کند زیرا موسیقی لهجه و زبان خاصی ندارد و تنها از یکسری اصوات ایجاد می شود که برای همه ما قابل درک و شنیدن است. در نتیجه این موسیقی یاری خواهد نمود تا این روایت ها در فضای جهانی به گوش مخاطبان برسد؛ البته آثاری که ساخته شدند متعلق به جای خاصی نیستند، بلکه موسیقی سعی نموده صندلی مناسبی برای آن اشعار باشد.

این هنرمند درباره حضور قیصر نیظامی در این پروژه بیان می نماید: برنامه از پیش مشخص شده ای برای حضور ایشان نداشتم. اوایل سال جاری آلبومی را به نام زنده از نیویورک با گروهی به نام سایبریت فایو منتشر کردیم که سنتور و کوئینتت زهی بود. قرار بود اجراهایی را از این آلبوم داشته باشیم که یکی از آنها در 21 مارس همزمان با عید نوروز باید در بوستون سلبریتی سیریز روی صحنه می رفت که به علت شیوع کرونا لغو شد. در ادامه وقتی یکی از دوستانم که مشاور زبانشناسی پروژه صداها و پل ها است، متوجه لغو برنامه هایم شد، مرا به آقای نیظامی معرفی کرد. البته من پیش از آن هم ایشان را می شناختم؛ زیرا او و استاد رحیم بخش در مناطق کشمیر، افغانستان و پاکستان جزو غزل خوانان و آوازخوان های مطرح و پر آوازه هستند.

مطوری تصریح می نماید: آقای نیظامی برای برگزاری کنسرت به امریکا آمده بود ولی به دلیل شیوع کرونا، برنامه های او هم لغو شده بود. در نهایت باتوجه به شرایط مشابهی که داشتیم، در ابتدا یک اجرای مشترک آنلاین برگزار کردیم. جالب است بدانید ایشان اصلا نه علاقه ای به فضاهای مجازی دارد نه در فضاهای مجازی افراد زیادی ایشان را دنبال می نمایند، اما چنان استقبالی از کنسرت های آنلاینِ ایشان پیش آمد که من را متعجب کرد. البته ایشان یکی از پرطرفدارترین غزل خوانان شمال هند محسوب می شوند. در ادامه با وجود اینکه پروژه صداها و پل ها به مراحل سرانجامی رسیده است و به زودی منتشر خواهد شد، ولی تصمیم گرفتم مذاکراتی با ایشان داشته باشم که به پروژه اضافه شوند.

او ادامه می دهد: وقتی که قرار شد آقای قیصر نیظامی هم به پروژه اضافه شود، قطعه نازنی نی خلق شد که در ساخت آن از قسمتی از یکی از کارهای خود ایشان الهام گرفته ام. البته قطعه دیگری را هم ساختم که به زبان فارسی اردو است. این اثر جزو قطعات پروژه بود که هیچ وقت از آن استفاده ننموده بودم ولی این بار آقای قربانی و نیظامی روی آن خواندند که به زودی آن را هم منتشر و یا در آلبوم قرار خواهیم داد. در نهایت پروژه صداها و پل ها با هشت قطعه و با حضور هنرمندان مختلف جهان به اتمام رسید و احتمالا طی چهار یا پنج ماه آینده منتشر خواهد شد.

موسیقی موریکونه از فیلم جلوتر بود

در بخشی دیگر، به صحبت درباره موسیقی فیلم پرداختیم. مدت زیادی از مرگ یکی از بزرگان موسیقی فیلم ـ انیو موریکونه ـ نمی گذرد؛ هنرمندی که در سال های حیاتش، آثار ماندگار بسیاری را از خود به جا گذاشت و توانست به یک منبع الهام برای آهنگسازان جوان تبدیل شود. آثار موریکونه در خارج از فیلم هایشان هم دارای هویت بودند و می توانستند به عنوان یک اثر مستقل ارائه شوند. اکنون مطوری که سابقه ساخت موسیقی فیلم را دارد و فیلم کلمبوس (سال 1397) از کارهای او محسوب می شود، درباره یک اثر خوب موسیقی فیلم بیان می نماید: یکی از هواداران موسیقی آقای موریکونه هستم و همواره آثار او را گوش داده ام و سعی نموده ام از آنالیز آثار او درس بگیرم و الگو برداری کنم. وقتی درباره آقای موریکونه صحبت می کنیم، یعنی درباره یک شاعر در موسیقی فیلم صحبت می کنیم. او به جز اینکه موسیقی فیلم را به خوبی می ساخت، تنظیم های ارکستراسیون بسیار درخشانی هم داشت و آهنگساز، رهبر ارکستر و نوازنده ترومپت بسیار خوبی بود و کلیه ویژگی های یک آهنگساز و موسیقیدان نابغه را داشت.

او ادامه می دهد: موریکونه باتوجه به سبک و ویژگی هایی که در کار خود داشت، وقتی که برای یک فیلم موسیقی می ساخت، آن فیلم تحت تأثیر موسیقی قرار می گرفت؛ زیرا ایشان، هم تصویر را خوب می شناختند و هم ملودی ساز بی نظیری بودند، برخلاف خیلی از آهنگسازان فیلم که قصدشان این است که تنها در خدمت فیلم باشند و سعی می نمایند موسیقی صرفا محلی از فضا سازی های متنوع باشد. ولی ایشان سکانس به سکانس تمام احساس تصویر را به طرز شگفت انگیزی با موسیقی بیان می کردند. از طرفی وقتی آثار او را گوش می دهید، متوجه خواهید شد که متعلق به چه کسی است. او دریافت های زیادی از موسیقی کلاسیک داشت، موسیقی جهانی را بسیار خوب می شناخت و با فلسفه تصویر به طور کامل آشنایی داشت و می دانست چه ارزش افزوده ای را به یک تصویر ارائه دهد؛ البته موسیقی ایشان خیلی وقت ها از قاب تصویر فیلم جلوتر بود ولی ترکیب موسیقی و تصویر باعث هیجان و دلبستگی بیشتر بین مخاطب و فیلم می شد.

مطوری تصریح می نماید: از زمانی که هانس زیمر و ایده های مدرن در موسیقی فیلم ظهور پیدا کردند، ارکسترهای الکترونیک ورود جدی تری به عرصه موسیقی فیلم داشتند و ملودی سازی جای خودش را به فضا سازی های متناسب با فرایند تصویر داد. دیگر همانند گذشته کمتر موسیقی فیلمی را داریم که در خاطرمان بماند و به مرور خاطره یک فیلم یاری کند.

وقتی موسیقی فیلم را فقط ویترین می بینند

این آهنگساز درباره شرایط موسیقی فیلم در آثار سینمای ایران، با بیان اینکه اغلب کارگردانان ایرانی، موسیقی فیلم را ویترینی برای فیلم می بینند نه عنصری که به بیان احساس فیلم یاری کند، ادامه می دهد: سینمای ما در جهان مطرح است، ولی متأسفانه بنا بر دلایل مختلف، موسیقی فیلم های ما چنین برآیندی را ندارند. البته آهنگسازان فیلم خوب در ایران زیاد داریم و هر از چند سالی برای بعضی فیلم ها، آثار قابل توجهی ساخته می شود که می توان آنها را دنبال کرد و در ذهن ها ماندگار می شوند. اما جز تعداد محدودی از کارگردانان، مابقی خیلی به ماهیت موسیقی و تأثیر آن بر فیلم اعتقاد ندارند، ولی در جهانی امروز شاهد هستیم که یک آهنگساز موسیقی فیلم، شانه به شانه کارگردان قدم برمی دارد و قاب تصویر کارگردان را رنگین تر می نماید.

تأثیر بحران کرونا بر موسیقی

او درباره تاثیر بحران کرونا بر موسیقی می گوید: باید از دو دریچه به این موضوع نگاه کرد؛ اول اینکه هر قشری از جامعه یک سری ضرورت ها و رسالتها نسبت به هر اتفاقی، چه خوب یا چه بد دارد؛ به عنوان مثال در زمان شیوع کرونا، کادر درمانی رسالت مراقبت از سلامت مردم را دارند و دولت وظیفه دیگری. ولی هنرمندان چه در حوزه تجسمی و چه در حوزه موسیقی، رسالت دارند به جامعه انرژی، شادی و امید بدهند تا بتواند از این شرایط گذر کند. اولین اتفاقی که در موسیقی افتاد، این بود که خیلی از هنرمندان گفت وگوهایی را با موسیقیدانانی در خارج از ایران آغاز کردند که منجر به اجراهای آنلاین و حتی ساخت آثار مشترک شد. چنین گفت گوهایی باعث تبادل فرهنگ، دانش و سلیقه می شود که ما همواره در ایران در این فضا مهجور بوده ایم.

این موسیقیدان در ادامه با طرح این سوال که چرا هیچگاه نتوانسته ایم مثل دیگر ملل موسیقی ایران را بسط و گسترش جهانی دهیم؟ پاسخ می دهد: زیرا مهجورتر بوده ایم، مرزهایمان بسته تر بوده و امکان این گفت گوها وجود نداشته است. ولی شیوع کرونا باعث آغاز این گفت وگوها شد؛ چون هنرمندانی که در سال های مدام در حال به انجام رساندن پروژه های مختلف هستند، در این مدت مجبور بودند در خانه خود بنشینند و زمانشان را که قبلا در حال کار کردن بودند، با چیزهای دیگری پر نمایند. در نتیجه گفتمان ها شکل گرفت که اتفاق مثبتی بود و امیدوارم وقتی شرایط به حالت عادی بازگشت، آن را به فراموشی نسپاریم.

او اضافه می نماید: اصولا یک هنرمند بر اساس اتفاق های نشأت گرفته از اجتماع و اطراف خود آثاری را فراوری می نماید، ولی نمی دانم که آیا اتفاقی مانند کرونا که در سطح جهانی رخ داد، اثر یک اتفاق محلی را خواهد داشت یا نه؟ البته یک سری آثار در جهت حمایت از کادر درمانی و شادی مردم فراوری شد، ولی شاید ماندگاری آنها تنها در حد این باشد که شاید 20 سال دیگر با گوش دادن به آنها، خاطرات این زمان را مرور کنیم. ولی آثاری که نتیجه گفتمان های بین هنرمندان در مدت کرونا خواهد بود، ماندگار و ارزش بالایی خواهند داشت و سال آینده آثار زیادی که در نتیجه این ارتباطات شکل گرفته منتشر خواهد شد. خود من حدود سه ماه پیش با دو هنرمند برزیلی و چینی آغاز به خلق یک سری آثار در یک فضای بدون کلام نموده ایم.

باتوجه به صحبت های مطوری، او پروژه هایی را در دست فراوری دارد که به لحاظ جغرافیایی با همکارانش فاصله زیادی دارد؛ این هنرمند در این زمینه شرح می دهد: یکی از دلایل جذابیت پروژه صداها و پل ها برای من، به فاصله های جغرافیایی بازمی شود؛ چراکه برای ساخت اثر، هر کدام از نوازندگان در یک ایالت از امریکا و یا کشورهای مختلف به سر می برند که پس از ساخت موسیقی، اثر را مثلا برای ضبط صدای خواننده به ایران ارسال می کردیم. اینکه هر کدام از نوازندگان در جایی دیگر بودند و در حالی که من در حین ضبط در استودیو همراهشان نبوده ام ساز زدند و اثر را برای من ارسال نموده اند، اتفاق جالبی بود؛ البته بیشتر اوقات هم اجرای موسیقی درست بود.

کرونا به ما فرصت تحلیل آثارمان را داد

در بخش سرانجامی این گفت وگو مطوری با بیان اینکه خلاقیت در هنر، اصل و پایه نمود یک اثر است، ادامه می دهد: چه بسا هنرمندانی در شرایط سخت دوران کرونا چنان خلاقانه به خلق آثار هنری پرداختند که هم به ماندگاری اثر و هم به انتقال پیغام هنرمند به مخاطبانش یاری شایانی کرد.

او اضافه می نماید: در ایام کرونا شرایط به این صورت شد که اگر من به صورت پشت سر هم پروژه هایی را به انجام می رساندم، به یک باره متوقف شدم و مجبور شدم در خانه خود بمانم، تأمل کنم و کارنامه کاری خود را آنالیز کنم. به گمانم در اوایل کرونا خیلی از هنرمندان آثاری را که از گذشته داشتند و منتشر ننموده بودند، به مرحله نشر رساندند تا شاید جای خالی فعالیتهای اجرایی بدین صورت پر شود. ولی در آن موقع باتوجه به آمارهایی که منتشر می شد، میزان استفاده مردم از آثار موسیقایی گسترش پیدا نموده بود و آثار زیادی از ما دوباره شنیده شد. در نتیجه وقتی که مردم و یا حتی خود هنرمند باری دیگر با آثار گذشته خود روبرو می شد و نقدهایی را از مردم دریافت می کرد، این فرصت برای او به وجود می آمد که آثار خود را آنالیز کند. به نظرم خیلی از ما آثار خود را تحلیل کردیم و آغاز به خلق آثاری کردیم که فضای متفاوتی داشته باشد. احتمالا آثاری که در آینده منتشر می شود از لحاظ زیبایی شناسی و جذابیت به دلیل اتفاقاتی که در این مدت افتاد، کیفیت بیشتری نسبت به آثار قبل تر خواهند داشت.

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 26 شهریور 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: shahjahanfaroj.ir شناسه مطلب: 672

به "کرونا مرزهای موسیقی را شکست!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کرونا مرزهای موسیقی را شکست!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید